اشعار مطهره عباسیان

  • متولد:

سفرت خوش مسافر کوچک!  / مطهره عباسیان

بچه‌ها جنگ را چه می‌فهمند
چیزی از دشمنی نمی‌دانند
توی دنیای کوچک خودشان
مست و سرحال و شاد و خندانند

پادشاهان قهر بی‌کینه
دوستی‌های پاک و دیرینه
در زلالی شبیه آیینه
مثل روحند مثل ریحانند.. 

زیر آوار ناگهان، مردن! 
دست در گردن اجل بردن
به خدا حق بچه‌ها این نیست
بچه‌هایی که پارهٔ جانند

سوختن‌های ناگهان، ای وای! 
زندگی‌های نیمه‌جان ای وای!
کار آدم‌بزرگ‌ها این است 
که دل بچه را بسوزانند؟ 

سفرت خوش مسافر کوچک! 
به پری‌ها سلام ما برسان
آن‌طرف هر چه شد تو بازی کن
که تو را از بهشت می‌خوانند
 
102 0 5